در آستانه فرا رسیدن روز ملی سینما و فارغ از جشن های پر هزینه و طولانی مدت خانه سینما در تهران و چند شهر کشور آنهم بدون توجه عملی و جدی به وضعیت معیشتی ۴ هزار عضو فعال در عرصه سینما و رعایت اقتصاد مقاومتی، این روزها «حجت الله ایوبی» رئیس سازمان سینمایی، که هفته پیش سالروز انتصابش را در این مسند پشت سر گذاشت، از هر فرصت رسانه ای استفاده کرده و نسبت به طرح دیدگاهها و تشریح عملکرد یکساله خویش اقدام می نماید.
روز گذشته وی در گفتگو با یکی از خبرگزاریهای رسمی کشور، علاوه بر تکرار اتهامات ابهام برانگیز خود به رسانه ها و جریانات منتقد و معترض به سیاستهای فرهنگی دولت یازدهم و بالطبع سازمان سینمایی متبوعه وی، سخنانی را ابراز داشت که برای نخستین بار در طول این سالها از زبان متولی سینمای کشور شنیده میشد.
این جدیدترین کلام و دیدگاه رئیس سازمان سینمایی کشور است؛ تأمل بفرمایید:
«ما مدیر نشدهایم برای اینکه فیلمی را توقیف کنیم و یا فیلمی را از توقیف در بیاوریم. من واقعا متاسفم که مسایل کوچک تبدیل به مساله همه سینمای کشور میشود و همه مطالبه سینما اکران یا عدم اکران یک فیلم میشود»
سوال: اگر چنین باشد پس تشکیل شورای پروانه نمایش بر اساس نص صریح قوانین و آیین نامه های مصوب هیأت دولت با حضور سینماگران و مدیران و کارشناسان فرهنگی زیر نظر سازمان سینمایی و با تعریف اهداف و مأموریتی حساس و پر اهمیت به چه معناست؟ آیا اگر سازمان سینمایی، در اوج تهاجمات فرهنگی دشمن و به تعبیر بزرگان این سرزمین،«رخنه فرهنگی» بدخواهان، دغدغه نمایش یک فیلم و میزان تأثیرات مثبت و منفی آن بر اقشار مختلف جامعه را نداشته باشد پس چه کسی در بدنه حاکمیت کشور مسئول این امر خطیر است؟ آیا نگرانی های ولی امر مسلمین در حوزه فرهنگ در دولتهای گذشته تا شدت آن در کابینه اعتدال جناب روحانی انکار شدنی است؟ نکند سازمان سینمایی با همین دیدگاه در طول مدت اخیر در رویکردی ساده انگارانه مبادرت به صدور مجوز اکران عمومی برای فیلمهای حامی فتنه ۸۸ و نیز تلاش برای نمایش برخی آثار تلخ و سیاه در سینماهای کشور نموده و برای توسعه این فضا برنامه ها دارد؟!
و آیا مگر این وزیر ارشاد دولت اعتدال به عنوان مقام ارشد دستگاه اصلی فرهنگی کشور نبود که چند روز پیش بر خلاف نظر ایوبی، در موضعی صریح توجه به فیلم «قصه ها» که لبریز از سیاه نمایی های کذایی علیه کشور در فضای ملتهب انتخابات ۵ سال پیش است را مورد نکوهش قرار داد؛ پس نقض این اظهار نظر، توسط معاون سینمایی ایشان چگونه توجیه می شود؟
ایوبی در بخش دیگری از این گفتگو، همچون بسیاری از اهالی کابینه تدبیر و امید، در نفی همه گونه خدمات دولت پیشین و رد تمامی تلاشهای ملموس خدمتگزاران دولت دهم به لایه های مختلف مردمی در سراسر کشور، با توصیف اغراق آمیز و بدون تحلیل صحیح از وضعیت خودساخته برخی سینماگران زیاده خواه و کاملآ با اغراض سیاسی در ایجاد تشتت و تشنج کذایی میان اهالی صنوف مختلف سینما، چنان مبادرت به ترسیم وضعیتی هولناک و دهشتناک از دوران قبل از خود نموده که مروی بر جملات توصیفی وی خالی از لطف نیست:
«شرایط سینما در بدو حضور ما مثل شهر پاوه در فیلم«چ» بود. از هر طرف امواج و حملات خیلی غیر قابل تصوری انجام میشد. بنابراین من در شرایطی به وزارت ارشاد آمدم و ریاست سازمان سینمایی را برعهده گرفتم که فضای عجیب و غریبی بود و هیچوقت تغییر و تحولی در سازمان سینمایی اینقدر پرحاشیه نبود...اوضاع مانند یک کشتی متلاطم بود که در حال غرق شدن بود و ساکنان کشتی برای نجات از غرق شدن به هر کسی متوسل میشدند... ما واقعا باید امروز باید خوشحال باشیم بدون اینکه حتی یک ریال قیمت بلیت سینماها را افزایش داده باشیم به اندازه کل سال قبل تاکنون فروش داشتهایم.»
سوال: از نظر مدیران سینمایی فعلی که به زعم خود کمتر کسی از آنان از جمع سینماگران بوده و ورود به این عرصه مدیریتی را برای نخستین بار تجربه نموده اند، هوش و ذکاوت سینماگران در چه سطحی ارزیابی میشود که به راحتی در جهت بزرگنمایی نقش خود در حل برخی مشکلات و وضعیت سینما در سالهای گذشته سخن میگویند و در قیاسی مع الفارق، با ذکر مثال «پاوه» تلویحأ خود را «چمران» دیگری می پندارند؟ لحظه ای تأمل و اندیشه به سادگی اثبات می نماید که «پاوه» اگرچه در سالهای نخست پیروزی اتقلاب، به همت شهید چمران و دلاور مردیهای سایر سرداران غیور و متعهد این کشور از انواع و اقسام افکار انحرافی و معاند پاک گردید، اما این روزها آیا میتوان این نسبت را در حوزه «سینما» نیز مشاهده نمود؟ شاید اصرار مدیران سینمایی فعلی بر فیلمسازی برخی سینماگرانی که ظرف سی و پنج سال هیچ اشتراکی میان خود و نظام جمهوری اسلامی نداشته اند و تمایلی هم از خود بروز ندادند، مواضع آقایان را به صراحت روشن نماید!
جناب ایوبی! خود، بهتر دوستان امروزتان را می شناسید و آگاه هستید که همه آن مشکلاتی که از آن سخن میگویید، تنها توسط عده ای انگشت شمار از همین فعالان سینما در اتاق فکرهای شبانه و جلسات و هم اندیشی های به ظاهر صنفی و حمایت مستمر برخی رسانه های همسو با آنان بدون توجه به مطالبات عمومی هزاران همکار سینمایی دیگر شکل گرفت و به ناگاه با تغییر دولت در سال گذشته پایان یافت؛ این را هم حتما می دانید که این دوستان سهم خواه، به جهت حفظ منافع اقتصادی و سیاسی خود تا سال گذشته بر این باور بودند که «اگر دیگی برای ما نمی جوشد، بگذارید سر... در آن بجوشد»؛ حال با این اوصاف انتظار داشتید وضعیت سینما و روابط موجو از «گرمابه و گلستان» برایتان حکایت کنند!؟ شما که در بسیاری نکات اهداف مشترک با این جماعت داشته اید و دارید، بعد از یکسال مورد هجمه و مطالبات جدید قرار گرفته اید، چه برسد به مدیران قبلی سینمایی که بندگان خدا از ابتدای دهه شصت برایشان نقشه داشتند و مانع از حضورشان در دایره سینما بودند!
اینکه امروز سربلند و پر افتخار از فروش میلیاردی فیلمها به خود می بالید حاصل تلاش و اراده مدیران دوره گذشته آنهم به تبع یک جریان فکری و اعتقادی و با برنامه است که شما در پوشش«تعامل» و «دوستی» بارها با ادبیات خاص خود همواره بر زحمات آنان تاخته اید؛ اما آیا واقعأ مجوز ساخت و پیگیری های تولید فیلمهای پرفروش یکسال گذشته وحتی آثار این روزهای سینمای ایران محصول عملکرد شما و همکارانتان است که به اقتضای زمان، آن را در قیاس با فضای متشنج سال پیش مقایسه می کنید و به آن تکیه می کنید؟ کمی صبور باشید؛ فیلمهای دوران شما نیز در راه است و مردم چشم انتظار...
متولی سینمای کشور در مبحثی دیگر از مصاحبه خود چهره ای مظلوم و ستم کشیده از خویش در برابر اذهان عمومی به رخ کشیده است که:
«در سینما هیچوقت سابقه نداشته که گروهی بیرون از سینما شکل بگیرند و همدیگر را پیدا کنند، طرفدار مدیریت سابق باشند و از روز اول بنایشان بر تخریب مدیریت فعلی باشد. پس سازمان سینمایی در سایه که من گفتم وجود دارد و از روز اول هم شکل گرفته که البته وجود آن هیچ اشکالی ندارد اما این سازمان سینمایی در سایه دارد همه چیز را منفی نشان میدهد...به هرحال گروهی که در گذشته در عرصه مدیریت حضور داشتند الان بیرون هستند سایت دارند، رسانههای مختلفی در اختیارشان است.»
سوال: با کدام سند مستدل، این جملات در طول ۳۶۵ روز گذشته مدام تکرار می شود و هرگاه که صحبت از میزان عملکرد به میان می آید این عنوان «سازمان در سایه» دستاویزی میشود برای انواع توجیهات و مظلوم نمایی ها؟ مگر نه اینکه مدیران قبلی بر خلاف بسیاری از مسئولان فعلی، همگی از اهالی و فعالان سینما بوده اند و با علم و آگاهی کامل حق اظهار نظر در محیط تخصصی و پیرامونی خویش دارند، پس نگرانی از بابت چیست؟
بر کسی پوشیده نیست از دهه های گذشته تاکنون ،همواره در بحبوحه مدیریت ها و در عین حال عملکردهای متفاوت و چه بسا متناقض با اهداف عالیه نظام اسلامی که نمونه های آن در دولت اصلاحات بوضوخ رخ نمایان کرد، همواره جریانی دلسوز و متعهد به ارزشها معتقد بوده اند فرامین و منویان و دیدگاههای استراتژیک رهبر معظم انقلاب در حوزه سینما را باید بدون هرگونه تفسیرهای مصادره به مطلوب و اصطلاحأ سیاه کاری های مرسوم در روشهای سیاستمداران غربی، روشن و مشخص به منصه ظهور رساند تا سینمای انقلاب به درستی شکل گیرد؛ آیا رئیس سازمان سینمایی مخالف طرح این مطالبات هستند که این سینماگران فعال و شناخته شده را برای بار چندم « سازمان سینمایی در سایه» می خوانند؟! آیا جناب ایوبی از دسته بندی های فرهنگی کشور و جایگاه هنرمندان متعهد و انقلابی در برابر جریان بی تفاوت و منفعل نسبت به مواضع نظام بی اطلاعند؟!
بی شک وجود یک سایت منتقد و البته پویا و متفاوت از بسیاری از رسانه های دلخواه مدیریت فعلی سینمای کشور، نمیتواند «سازمان در سایه» باشد و بهتر است بجای این فرافکنی ها، قواعد برخورد با رسانه های منتقد را فرا گرفت و ظرفیتهای موجود را افزایش داد؛ ولی اگر بر این ادعا اصراری هست، بد نیست که برخی مسئولان مدعی مطلع باشند که بخشی از آرامش فعلی سینما ناشی از فعالیت همین رسانه هاست که به حرمت تأکیدات مقام معظم رهبری بر رعایت انصاف در نقد دولت و نیز به اعتبار برخی سینماگران صادق، مردمی و دلسوز که جایگاه اجتماعی آنان در جامعه غیر قابل انکار است، ورود به جزییات عملکردی سازمان سینمایی را در مسیر فعالیت حرفه ای خویش نمی دانند و با تکیه بر «یکفی بالاشاره» تا همین حد برای روشنگری، شفاف سازی و اطلاع رسانی صحیح به علاقمندان و مخاطبان در سراسر کشور گام بر میدارند.
نظرات